به گزارش سلام لردگان ، قريب به دو سال است که از بحران سوريه ميگذرد، بحراني که به اذعان دوستان و دشمنان نه يک انقلاب مردمي که توطئهاي جهت براندازي نظام سوريه و ضربه زدن به محور مقاومت است.
بحران سوريه بازتابهاي منفي بسياري را نه تنها بر دولت اين کشور که بيش از آن بر مردم سوريه گذاشت. طرف نظر از کشته شدن شماري از غير نظاميان در اين بحران شماري زيادي به دليل از دست دادن خانه و کاشانه خود و يا از بيم جان خانه و کاشانه خود را رها کرده و آواره کشورهاي همجوار شدند.
کانونهاي بحران در سوريه
همانطور که تصوير زير نشان ميدهد، کانون اصلي بحران و درگيري در سوريه استانهاي غربي و شمال غربي يعني قنيطره، سويداء، دمشق، حمص، طرطوس، حماة، لاذقيه، حلب و ادلب هستند که بسياري از اهالي ساکن آنها به دليل شرايط نامساعد زندگي خانههاي خود را ترک کرده و راهي کشورهاي همجوار شدهاند.
کانونهاي بحران و ناآرامي در سوريه
به تبع اينکه استانهاي غربي سوريه همجوار کشورهايي چون لبنان، اردن و ترکيه بودهاند، بنابراين طبيعي است که اين کشورها پذيراي اين آوارگان و پناهجويان باشند که در بنابراين جديدترين آمار ارائه شده توسط «اخضر ابراهيمي»، فرستاده ويژه سازمان ملل در سوريه که يکم ژانويه 2013 ارائه شد، به بيش از 4 ميليون نفر ميرسد.
وضعيت اسفبار اردوگاهها
در اين ميان ترکيه در رتبه اول و اردن در رتبه دوم پذيراي پناهجويان سوري بودهاند و پناهجويان سوري به اميد آنکه در اردوگاههايي که براي آنها ايجاد شده است، اگر نه آسايش جسمي که آسودگي روحي را بيابند، راهي اين اردوگاهها شدند. اردوگاههايي چون اردوگاه «الزعتري» در اردن که در بدترين نقطه آب و هوايي يعني بيابانهاي شمال اردن با طوفانهاي معروف شنش و تابستانهاي داغ و سوزانش و زمستانهاي سرد و يخبندانش به دور از هر نقطه مسکوني ايجاد شده بودند. شرايط بد معيشتي در اين اردوگاه به حدي اسفناک است که تاکنون دهها هزار پناهجوي سوري از اين اردوگاه به کشور خود بازگشته و صدها نفر نيز از آن به شهرهاي اردن فرار کردهاند و هفتهاي نميگذرد که خبري از درگيري و ناآرامي از اين اردوگاه و سرکوب آنها توسط نيروهاي امنيتي در رسانههاي مختلف منطقهاي و فرامنطقهاي منتشر نشود، اين درحالي است که اين آوارگان بارها در اعتراض به اوضاع بد معيشتي در اردوگاههايشان دست به تحصن و اعتراض زدهاند.

نمايي از اردوگاه الزعتري در اردن
اوضاع در اردوگاههاي ترکيه که پذيراي بيش از 80 هزار پناهجوي سوري در 12 اردوگاه است، بهتر از اوضاع پناهجويان سوري موجود در اردن نيست و موارد بيشماري از ناآرميها در اردوگاههاي پناهجويان سوري در خاک ترکيه گزارش شده که در آن نيروهاي امنيتي کشور ميزبان مجبور شدند، براي آرامکردن اوضاع وارد عمل شوند و براي متفرق کردن پناهجويان معترض به گاز اشکآور، باتوم و شليک هوايي متوسل شوند. اين افراد به کمبود مواد غذايي و آب آشاميدني و شرايط نامساعد زندگي و عدم تامين حداقل امکانات زيستي اعتراض کردهاند.
عدم عمل به وعدههاي داده شده
بيترديد از جمله دلايل بروز پديدهاي تحت عنوان پناهجويان سوري وعده و وعيدهاي کشورهاي همجوار از جمله دولت ترکيه به مردم قرار گرفته در کانون بحران بوده است، به گونهاي که همزمان با آغاز ناآراميها در سوريه دولت ترکيه بارها با دادن وعده ارائه کمکهاي بلاعوض، بسياري از خانوادههاي سوري را دعوت به حضور در اردوگاههاي آوارگان در مناطق مرزي کرد، اما گزارشهاي متعدد نشان ميدهد که پناهجويان سوري برخلاف وعدههاي داده شده از وضعيت انساني مناسبي برخوردار نيستند و با وجود فرا رسيدن زمستان، نه دولت آنکارا نه دولت امان مواد غذايي و پوشاک زمستاني و مواد گرمکننده لازم در اختيار پناهجويان قرار ندادهاند تا جايي که پليس ترکيه اعتراض پناهجويان سوري را با ضرب و جرح افراد پاسخ داده است.

الأتاسي از عدم وفاي کشورها به وعدههايشان ميگويد
قضيه عدم وفاي به عهد دولتهاي آنکارا و امان موضوعي است که پيشتر توسط «سهير الأتاسي»، نايب رئيس کميته موسوم به «ائتلاف ملي معارضان سوريه» نيز قرار گرفته است.
الاتاسي که از اردوگاه پناهجويان سوري در «أطمه» ادلب ديدن کرده بود، تاکيد ميکرد که کشورها به وعدههاي خود در کمک به پناهجويان سوري و ارائه کمکهاي بشر دوستانه و امدادي به آنها عمل نکردهاند.
اما بدي آب و هوا و عدم وفا به وعدههاي داده شده و اوضاع بد معيشتي آن چيزي نبود که دل آوارگان سوري را به درد آورد. آنچه در اين بين دردناک و تاسفآور مينمود و بهت و حيرت جامعه بين المللي را به دنبال داشت، انتشار خبرهايي در رسانههاي مختلف جهان منتشر از درد و رنج و محنت جديد آوارگان سوري بود.
ازدواج اجباري زنان و دختران سوري را به شدت تهديد ميکند
مافياي ازدواج در اردوگاه الزعتري اردن
رسانهها از انواع سوء استفاده از دختران و زنان سوري مينوشتند، به عنوان مثال «وليد عواد»، از فعالان امور بشر که براي کمکرساني به پناهجويان سوري ساکن اردوگاه الزعتري اردن فعاليت ميکند، از «مافياي ازدواج» با دختران سوري سخن ميگويد.
وي در اينباره توضيح ميدهد که «برخي از مشايخ و علماي اردني براي توجيه ازدواج با دختران و زنان سوري اصطلاحاتي مانند «ازدواج حمايتي» و «ازدواج اکراهي» را باب کردهاند.
«وليد عواد» تاکيد ميكند، کسانيکه در اردن خواستار ازدواج با دختران سوري هستند، كافي است به دو راهي امان، عمان، رمثا، اربد يا كرك در اين کشور مراجعه كنند و دختري سوري را به قيمت 100 يا 200 دينار به عقد دايم خود در آورند.

يکي از قربانيان تعرض به دختران و زنان سوري
فاتن، دختري که در حمام مورد تعرض قرار گرفت
«فاتن»، دختر 29 ساله سوري يکي از اين دختران است که اگرچه در معرض فروش قرار داده نشده، اما مورد تجاوز و تعرض قرار گرفته است. در حاليکه اشکهاي بيامانش را با گوشه روسرياش پاک ميکند، خاطره تلخ تجاوز چهار نفر از نگهبانان اردوگاه را به ياد ميآورد.
فاتن از اهالي منطقه «الوعر» در شهر حمص است که هنگام رفتن به حمام عمومي اردوگاه مورد تعرض چهار نگهبان قرار گرفته بود. وي ميگويد: هيچگاه نميتواند، آن کابوس وحشتناک را فراموش کند.

توزيع نان بين پناهجويان سوري
اهانت در توزيع مواد غذايي و کمکهاي بشر دوستانه
«بسمه» 20 ساله يکي ديگر از دختران سوري است که پس از آنکه تمام اعضاي خانوادهاش در «درعا» توسط گروههاي تروريستي قتل عام شدند، به همراه صدها پناهجوي سوري ديگر راهي اردوگاه الزعتري ميشود که اگرچه در معرض تعدي و تجاوز قرار نگرفته است، اما از شيوه اهانتبار توزيع و پخش مواد غذايي و آب و کمکهاي بشر دوستانه بين پناهجويان شکايت ميکند.
وي ميگويد: آنها کمکهاي بشر دوستانه يا مواد غذايي و آب را با شنيدن انواع فحشها و ناسزاها دريافت ميکنند و کسانيکه اين کمکها را بين پناهجويان توزيع ميکنند، از هرگونه اهانت و آزار که زماني به آزار جنسي هم منتهي ميشود، واهمه ندارند.
ازدواج اجباري زنان و دختران سوري را به شدت تهديد ميکند
رواج پديده اجباري
بسمه پس از آن به رواج پديده ازدواج اجباري بين دختران سوري ميکند و ميگويد: شرايط بسيار بد و اسفبار حاکم بر اردوگاه الزعتري موجب شده تا برخي از مردان ثروتمند و متمول اردني از اين شرايط بهرهبرداري کرده و با دستاويز بيرون آوردن آنها از اردوگاه و پذيرش کفالت، به آنها پيشنهاد ازدواج صوري را ميدهند.
بسمه ميافزايد: به خوبي مردي را به خاطر ميآورم که با خودرو آخرين سيستم خود وارد اردوگاه شد و شروع به برانداز کردن زنان و دختران اردوگاه کرد، سپس به فردي که در کنارش بود، دستور داد از شماري از دختران اردوگاه عکسهايي تهيه کند.
زنان و دختران سوري در قبال 150 دلار
اوضاع در منطقه مرزي «الرمثا» نيز چنين است و پناهجويان سوري از آزار و اذيت دختران سوري از جمله دختران کم و سن و سال خبر ميدهند که بارها به زد و خورد خشونتبار بين پناهجويان سوري و ساکنان محلي الرمثا منجر شده است
«ابو طير»، يکي از فعالان اجتماعي است که به پناهجويان سوري کمک ميکند. وي ميگويد: اين روزها محال است که در تجمعات اردنيها بنشينيد و سخني از متاجره دختران و زنان سوري آن هم تنها به مبلغ 150 دلار به ميان نيايد و تنها کافي است به درب اردوگاههايي آوارگان سوري برويد و يکي از آنها را انتخاب کنيد. اين موضوع به چنان وضعيت نگرانکنندهاي تبديل شده است که سازمان «يونيسيف» نيز حتي نسبت به آن هشدار داده و ابراز نگراني کرده است. اين درحالي است دايره قضايي اردن اعلام کرد که در نيمه اول سال 2011 ميلادي 270 مورد و در سال گذشته ميلادي (2012) 189 مورد ازدواج اردنيها با دختران پناهجوي سوري به ثبت رسيده است.

وضعيت اسفبار زنان و دختران سوري در اردوگاهها
اوضاع در اردوگاههاي ترکيه اسفبارتر است
اوضاع آوارگان سوري در ترکيه نيز بهتر از اوضاع هموطنان آنها در اردن نيست. سوريهايي که در اين اردوگاههايي همچون «يايلاداغي»، «آلتينوزو»، «حاتاي»، «ريحان لي»، «بوينويوگون» و «کيليس» اسکان داده شدهاند، صرف نظر از بد رفتاري و کمبود غذايي که با آن مواجه هستند و همچنين سرکوبگريهاي نيروهاي امنيتي ترک با سوء استفاده از دختران و زنان خود نيز مواجه هستند.
اين درحالي است که رسانههاي ترک و پايگاههاي اينترنتي اين کشور از جمله پايگاه اينترنتي «ايدنليک» آگوست 2012 از 400 مورد تجاوز به زنان سوري در اردوگاههاي ترکيه و باردار شدن 250 نفر از آنان خبر داده بود.

اوضاع اسفبار کودکان پناهجويان سوري در اردوگاهها
سوء تغذيه و مرگ و مير کودکان
بنا به اذعان زنان سوري که در اين اردوگاهها زندگي ميکنند، تنها در يکي از اين اردوگاهها تاکنون به بيش از 70 دختر نوجوان تجاوز کردهاند و همان طور که گفته شد، اين درد و رنجها صرف نظر از گرسنگي، سوء تغذيه، بد رفتاري و بيماريهاي مسري است که بين پناهجويان و به خصوص کودکان شايع است و تاکنون موجب شده تا دهها کودک سوري تنها بر اثر ابتلا به بيماري اسهال جان خود را از دست بدهند و اين جداي از مشکلات روحي و رواني است که با آن مواجه هستند.
تحقيق صورت گرفته توسط بخش روانشناسي دانشگاه «بهجيشهر» ترکيه مدت سه ماه روي 300 کودک سوري مقيم اردوگاه «غازي عنتاب» تاکيد ميکند، اين کودکان از افسردگي، نگراني و پرخاشگري رنج ميبرند.
پناهجويان سوري اردوگاههاي خويش را زندانهايي توصيف ميکنند که اطراف آنها را سيمهاي خاردار متصل به برق و آغشته به ماده «فلکس» فراگرفته و همواره توسط نيروهاي مستقر در اطراف اين اردوگاه که مجهز به سلاحهاي گرم هستند، کنترل ميشوند.

ازدواج اجباري زنان و دختران سوري را به شدت تهديد ميکند
قاچاق اعضاي بدن پناهجويان سوري
هفته نامهفلسطيني «المنار» در يکي از گزارشهاي خود از اردوگاههاي پناهجويان سوري نوشته بود، شبکهاي از چند کشور که در آن مسئولان ترک، امريکايي و فرانسوي حضور دارند، اعضاي بدن آوارگان را قاچاق ميکنند.
اين هفتهنامه در ادامه گزارش خود اظهار ميکند که دولت «رجب طيب اردوغان»، نخست وزير ترکيه از بازگشت آوارگان سوري به سوري کشورشان جلوگيري ميکند تا با آنها تجارت شود.
اعضاي اين شبکه، سوريهاي مقيم اردوگاههاي ايجاد شده در خاک ترکيه را به صورت سازمان يافته به قتل ميرسانند تا زمينه قاچاق اعضاي بدن آنها فراهم کنند.
هر روز در اردوگاههاي پناهجويان سوري در ترکيه تعدادي ناپديد و ربوده ميشوند و اجساد کودکان در اطراف اين اردوگاهها، جنگلها و کوههاي نزديک پيدا ميشود. اين درحالي است که شماري از مردان و زنان سوري که براي مصاحبه با فرماندهان امنيتي ترک احضار شده بودند، هرگز به اردوگاه باز نگشتهاند.
بسياري از اين پناهجويان تاکيد ميکنند که بسياري از تجاوزها و تعديهايي که در اردوگاههاي موجود در ترکيه صورت ميگيرد، با آگاهي و اطلاع مسئولان امر بوده است و در اين ارتباط به اردوگاه «بوينويو گون» در منطقه «آلتن اوز» اشاره ميکنند.

تجارت اعضا در اردوگاههاي سوري در ترکيه
آگاهي مسئولان ترک از اوضاع جاري در اردوگاهها
شماري از پناهجويان سوري اردوگاه «بوينويو گون» اظهار ميکنند که مسئوليت اين اردوگاه را فردي به نام «عبدو اصلانار» برعهده دارد. وي انجام کارهاي خدماتي اردوگاه را به مناقصه ميگذارد و مناقصه را يکي از شاخههاي جوانان احزاب دست راستي ترک برنده ميشود که ورود اين جوانان ترک به اين اردوگاه با چه فجايع و مصايبي همراه بوده و موجب شد تا بسياري از پناهجويان به نيروهاي امنيتي و مسئولان اردوگاه شکايت اين امر را ببرند. اما غافل از اينکه تمام اين هتک حرمتها با اطلاع مسئولان اردوگاه و همدستي آنها صورت ميگرفته است. همچنين آشکار شد که عبدو اصلانار در اردوگاه و براي زنان و دختران سوري شبکه فساد داير کرده و هدايت اين شبکه فساد را برعهده دارد، بگونهاي که زنان و دختران سوري با اجازه وي از اردوگاه خارج ميشدند و در زمان مقرر شده براي آنها به آن باز ميگشتند.
رسوايي عبدو اصلانار چنان بالا گرفت که خبر به استانداري «حاتاي» رسيد و عدم پيگيري امر توسط استانداري و سرپوش نهادن بر اقدامات او و توجيه کردن آنها برکناري استانداري «حاتاي» و عبدو اصلانار را به دنبال داشت.
همدستي تروريستها با متجاوزان
پناهجويان سوري تاکيد کردهاند، قضيه تجاوز به عنف آنها فقط محدود به داخل اردوگاهها نميشود، بلکه اين تجاوزات که همگي با حمايت دولت اردوغان صورت ميگيرد، از زمان آواره کردن ساکنين مناطق و کانونهاي بحران و درگيري آغاز ميشود و در موارد بيشماري پناهجويان سوري تاکيد کردهاند که تروريستهاي مسلح آنها را وادار به ترک خانههايشان کردهاند، با اينکه آنها خواستار چنين امري نبودهاند.
آنان ميگويند: تروريستهاي مسلح پس از بيرون راندن ما از خانههايمان، همگي را واداشتند تا از مرز ترکيه عبور کنيم و در اردوگاههايي مستقر شويم که دولت اين کشور پيشتر آنها را آماده کرده بود و اين تروريستهاي مسلح که نام «انقلابيون» را بر خود نهاده بودند، براي خوش خدمتي به نظاميان ترک هر شب زنان و دختراني را پيشکش و در قبال اين خوش خدمتياشان مبلغي را دريافت ميکردند. در اين ميان هرچه سن پيشکش کمتر بود، مبلغي که اين به اصطلاح انقلابيون دريافت ميکردند، بيشتر بود.

يکي از قربانيان تجاوز جنسي در اردوگاههاي پناهجويان سوري
گروههاي پزشکي بين المللي پرده از حقايق برميدارند
اين موضوع زماني برملا شد که گروههاي پزشکي وابسته به سازمان ملل و پزشکان بدون مرز وارد اين اردوگاهها شدند تا وضعيت بهداشتي پناهجويان را بررسي کنند و زماني غافلگير شدند که دريافتند، موارد بيشماري بارداريهاي جديد مواجه شدند، در حاليکه بسياري از اين موارد يا دختر بوده و ازدواج نکرده بودند يا اينکه اصلا همسران آنها در کنار آنها نبودهاند.
همچنين اين گروههاي پزشکي بين المللي سه مورد خودکشي دختران نوجوان پناهجوي سوري را درمان کرده بودند که به شکلي جمعي توسط نظاميان ترک و به اصطلاح انقلابيون سوريه توامان مورد تعرض و تعدي قرار گرفته بودند.
کم سن و سالترين دختري سوري که مورد تجاوز نظاميان ترک و به اصطلاح انقلابيون سوريه قرار گرفته بود، دختري 13 ساله بود که به همراه مادرش از مناطق درگيري در سوريه فرار کده بود و به ترکيه به اميد يافتن امنيت روي آورده بود.
ترکهاي اردوغاني
يکي از اين قربانيان ميگويد که به نظامي ترک التماس کردم که به من تجاوز نکند، چون من هم مانند او سني هستم، اما او در پاسخ گفت که نه، من سني اردوغاني هستم، اما تو سني سوري هستي.
وي در ادامه ميافزايد: براي اينکه مبادا داد و فرياد بزنم و جيغ بکشم، دهانم را بستند.

زنان قربانيان تجاوز جنسي در اردوگاههاي پناهجويان سوري
فاطمه از درد و رنج خود ميگويد
يکي ديگر از قربانيان اين تعديها و تجاوزها زنان سوري است که «فاطمه» ناميده ميشود و که پس از تخريب و نابودي خانه و کاشانهاش راهي ترکيه ميشود و پس از چشيدن انواع دردها و رنجها ترجيح ميدهد، با وجود جنگها و کشتارها به کشور خود بازگردد، در گفتوگو با تلويزيون سوريه ماجراي خود را اينگونه تعريف ميکند.
هنگاميکه در جسر الشغور به سرميبرديم، تروريستهاي مسلح و خرابکاران که در تظاهراتها حاضر ميشدند، پس از تخريب و نابود کردن تاسيسات و زير ساختهاي دولتي و منازل شهروندان ما را با زور سلاح و ضرب قنداق تفنگ وادار کردند، خانههايمان را خالي کرده و شهر را ترک کنيم.
فاطمه ميافزايد: ترويستها ما را ميترساندند که ارتش سوريه خواهد آمد، مردان را خواهد کشت و به تمام زنان تعدي و تجاوز خواهد کرد، من هم چهار فرزندم را از بيم جان برداشته و به همراه ديگر اهالي منطقه راهي منطقه «خربة الجوز» شديم به اين اميد که امنيت را در آنجا بيابيم، غافل از اينکه مصايبي ديگر در آنجا انتظارمان را ميکشيد.
فاطمه ادامه ميدهد: يک را در خربه الجوز به سر برديم تا اينکه فرداي آن روز دو نفربر ترک ما را به اردوگاههايي بردند که ظاهرا براي استقبال از آوارگان سوري ترتيب داده بودند. دو روز اول براي چون ماه عسل گذشت و ترکها به خوبي از ما استقبال کردند، اما پس از آن دو روز چهره واقعي آنها براي ما آشکار ميشد، به گونهاي که در روز ششم همه چيز براي ما رو شده بود.
وي ميگويد: فردي که «سامر عصفور» خوانده ميشد و منتسي به يکي از بدنامترين خانوادههاي «جسر الشغور» بو دبه همراه فرد ديگري که «محمد» ناميده ميشد و همواره در کنار عصفور ديده ميشد و از خرابکاران جسر الشغور به شمار ميآمد، به خيمه ما آمدند و از من خواستند، با آنها بروم تا با آنها صحبت کنم، هنگاميکه وارد خيمه آنها شدم، با سه مرد بسيار تنومند مواجه شدم که به ظاهر محافظ عصفور بودند، آنها با زور و خشونت لباسهاي مرا از تن درآوردند و چون مقاومت و مخالفت مرا ديدند، مرا به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند و زمينه تعدي عصفور را به من اينگونه فراهم کردند.
فاطمه ميافزايد: روز بعد بار ديگر دنبالم فرستادند و چون با مخالفت من مواجه شدند، عصفور به همراه دو نفر ديگر آمد و مرا با زور با خود بردند تا بار ديگر قرباني تجاوزات عصفور و همدستانش قرار بگيرم. پس از آن به سرعت تصميم گرفتم، به سوريه بازگردم، اما وقتي خبر به گوش عصفور رسيد، مرا تهديد کرد که جايي براي بازگشت به سوريه نداري، چون از تمام صحنههاي تجاوز و تعدي به من فيلمبرداري کرده است و چون اصرار و پافشاري مرا ديد، بار ديگر مرا تهديد کرد که اگر از اين امر منصرف نشوم و به خواستههاي آنها تن ندهم، به دخترانم تجاوز خواهد کرد که بزرگترين آنها 13 ساله و کوچکترين آنها 3 ساله است.
فاطمه در ادامه داستان خود ميگويد: پنج روز بعد عصفور به من اطلاع داد که نظاميان ترک و مسئولان اردوگاه ميخواهند که نزد آنها بروم و بالبطع چون با مخالفت من مواجه شدند، از زور و خشونت براي واداشتن من به اين امر استفاده کردند.
وي ادامه ميدهد: هنگاميکه نزد آنها رفتم، عصفور مرا به يک فرد ترک سپرد و در ازاي آن مبلغي را از وي دريافت کرد تا اين بار قرباني هوس بازيهاي نظاميان ترک شوم.
وي تاکيد ميکند: در اردوگاهي که ما به سر ميبرديم، دهها دختر نوجوان مورد تعرض و تجاوز قرار گرفتند و ما در اين اردوگاهها انواع ظلم و ستم و درد و رنج را تحمل کرديم تا اينکه سرانجام موفق شديم از اين اردوگاهها فرار کنيم و به کشور خود بازگرديم.

يکي از قربانيان تجاوز جنسي در اردوگاههاي پناهجويان سوري
يک مادر سوري: مقابل ديدگانم به دو دختر تجاوز کردند
از سوي ديگر مادر يکي از دختران سوري که در معرض تجاوز و تعرض قرار گرفته بود، ميگويد: نظاميان ترکي که در اردوگاه بودند، در مقابل ديدگانم به دو دخترم به نامهاي « فاطمة» و «وفاء» تجاوز کردند و براي اينکه اين موضوع را در جايي بيان نکنم، اقدام به فيلمبرداري و تصويربرداري از آنها و مرا تهديد کردند، در صورت درز يافتن اين خبر به جايي اين فيلمها و تصاوير را همه جا منتشر و پخش خواهند کرد.
آنچه گذشت تنها گوشهاي از مصايب و درد و رنجهاي پناهندگان سوري در اردوگاههاي ترکيه و اردن به ويژه زنان و دختران پناهنده سوري است. (منبع جهان بين )